سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هنگام کار روی پروژه های شخص دیگری ، تعادل پیدا کنید

پست چهارم در مورد تحقیق در مورد پروژه های شخص دیگر توسط دکتر جس هریس استرالیایی  (دانشگاه نیوکاسل و دکتر  نریا اسپینا (QUT)) منتشر شده است.

 

اسپینا732E7B93-278E-D810-8400-15D2E7976728

در پستی که مشارکت ما را برانگیخت ، پات برخی از مباحث اخلاقی و سیاسی مرتبط با کار به عنوان یک محقق پیمانکار را شرح داد. اما چالش های دیگری نیز وجود دارد که هنگام کار بر روی "پول نرم" مطرح می شود ، که به نظر می رسد فقط در دفاتر مشترک یا گفتگوهای بی سر و صدا که شامل قهوه یا شراب است صحبت می شود.

 

با شمارش زمان قبل ، بعد و در طول دوره دکتری ، بین این دو نفر به عنوان بخشی از آنچه مگان کیمبر (2003) به عنوان "حاشیه تنش" توصیف کرده است ، نزدیک به دو دهه کار کرده ایم و چالش ها و فرصت های بسیاری را برای کار در آن تجربه کرده ایم. پروژه های افراد دیگر پست ما بر انجام تحقیقات قرارداد پس از دکترا تمرکز دارد. به طور همزمان متعادل کردن تحقیقات دکترا با کارهای پژوهشی پولی ، مستلزم یک پست وبلاگ کامل از خود است!

 

اولین مانعی که محققان قرارداد با آن روبرو هستند ، یافتن کار مناسب است. دهان به دهان پادشاه دنیای تحقیقات قرارداد است. گذشته از مدیر پروژه سه ساله و یا مقام های پژوهشگر آرزو ، کارهای تحقیقاتی کوتاه مدت به ندرت تبلیغ می شوند. گرفتن پای خود در در و انجام کارهای خوب ، مهمترین قرارداد بعدی است. دانشگاهیان صحبت می کنند ، و محققان خوب کالایی با ارزش هستند.

 

"سمت تاریک" این عزت نفس ، نیاز به تنظیم خود است. به دلیل ماهیت نامناسب قراردادهای کوتاه مدت ، محققان اغلب کار را هر زمان که در دسترس باشد قبول می کنند. جمع آوری فروشگاه ها برای زمستان ضرب المثل. غیر معمول نیست که محققان را بیش از 40 ساعت در هفته مشغول به کار در قراردادهای متعدد با ترس از اینکه قرارداد بعدی ظاهر نشود ، به عقب برگردانند. برای برخی از محققان ، این می تواند سالها بدون وقفه ادامه یابد. این سیستم از تمایل ما به مشارکت در تحقیقات با کیفیت بالا ، دستیابی به اشتغال مداوم و نیاز ما به پرداخت قبض استفاده می شود.

 

ماهیت و سرعت این کار با تحقیقات دکتری تفاوت چشمگیری دارد. در طول دوره دکترا ، شما را تشویق می کنید که وقت بگذارید در اندیشه های جدید فکر کنید یا خود را در ادبیات غوطه ور کنید. همه جنبه های کار شما تحت نظارت از سرپرستان و امتحان کنندگان است. اگر از این تجربه پیش بروید ، می تواند مشکل باشد که اگر احساس می کنید برای تولید کار با کیفیت کافی نیست ، خود را به زمان مقرر در قرارداد محدود کنید. ما هر دو تجربه کار کردن ساعتهای اضافی (بدون حقوق) برای اتمام کار را داشته ایم ، نگران اینکه ممکن است خیلی آهسته کار کنیم یا اینکه کار ما به اندازه کافی خوب نیست. ما این تصمیمات را کاملاً آگاه می سازیم که بودجه های تحقیقاتی اغلب برای گذراندن ساعات بیشتر تمدید نمی شوند و دانشگاهیانی که ما را استخدام کرده اند نیز با فشارهای کاری روبرو هستند.

 

در حالی که بسیاری از این نگرانی ها به عنوان محققان با هویت ما گره خورده اند ، هنگامی که شما در حال رقابت با دیگران هستید و به امید افزایش شانس خود برای عقد قرارداد دیگر یا یک موقعیت مداوم ، این فشارها بیشتر می شود.

 

"سندرم تحمیل کننده" مخوف هرگز به نظر نمی رسد از محققان دور باشد ، و کسانی که در قراردادهای کوتاه مدت کار می کنند مطمئناً مصون نیستند. شما به سمت اعماق عمیق فرو می ریزید ، اغلب با استفاده از روش ها یا کار بر روی پروژه هایی که در خارج از کشور یا در صورت خوش شانس بودن شما باشد ، در حاشیه میدان خود کار می کنید. منحنی یادگیری برای هر پروژه جدید شیب دار است. همانطور که هر محقق که روی چندین پروژه کار می کند ، پیگیری همه جزئیات مرتبط با آن دشوار است.

 

توانایی شرکت در برنامه های تحقیقاتی و در حال انجام و متمرکز تحقیق و تعمیق تخصص شما در یک زمینه خاص ، لوکسی است که هنگام کار روی پروژه های افراد دیگر در دسترس نیست. شما تمایل دارید پروژه هایی را که جالب است اما لزوماً مربوط به تحقیقات قبلی شما نیستند به عهده بگیرید. پس از مدتی ، ممکن است سابقه انتشار شما کمی متزلزل شود - و یا بدتر - که در جستجوی کارهای ماندگار مفید نیست. یافتن وقت برای نوشتن از پایان نامه می تواند در فشارهای فوری کار تحقیقاتی جای خود را بگیرد. در حالی که ممکن است ادبیات را مرور کنید ، مصاحبه ها ، داده های کد را رونویسی کنید و تجزیه و تحلیل های اولیه را انجام دهید ، محققان قرارداد به احتمال زیاد برای نوشتن انتشارات یا در نشریاتی که از کارهایشان استفاده می کنند ، هزینه می شوند.

 

به نظر می رسد که می گوییم کار کردن روی پروژه شخص دیگری ایده وحشتناکی است. در مقابل ، کار بر روی پروژه های دیگران می تواند فرصت ها و مزایایی را ایجاد کند که به روش های دیگر قابل دسترسی نیست. کار بر روی پروژه هایی که توسط دیگران هدایت می شود باعث ایجاد تجربه و تخصص در حوزه های مختلفی می شود در حالی که شما توسط محققان باتجربه پشتیبانی می شوید. تمرکز یک دکترا محققان را از درگیر شدن با طیف گسترده ای از موضوعات و روش ها محدود می کند. کار بر روی پروژه های دیگر به محققان کمک می کند تا فراتر از آشنا باشند.

 

علی رغم ناامنی و عدم اطمینان کار تحقیق در مورد قرارداد ، شخصاً ، این نوع کار به ما کمک کرده است تا شبکه ها را توسعه دهیم ، روابط مربیگری پیدا کنیم ، روابط تحقیقاتی مشترک ایجاد کنیم و اعتماد به نفس خود را رشد دهیم. و مهمتر از همه برای ما ، "کار کردن روی پروژه های افراد دیگر" این است که ما چگونه ملاقات کردیم!

 

این نوع کار تجربه و پشتیبانی در حرکت برخی از جنبه های دشوار انجام تحقیقات را قبل از شروع مالکیت پروژه ها به شما ارائه می دهد. در حالی که ممکن است شما یک تحقیق عالی در یک پروژه داشته باشید ، شما وزن مطالعات در مقیاس بزرگ و برآورده کردن الزامات نهادی را تنها بر روی شانه های خود ندارید. اگر عدم قطعیت های مالی و فشارهای عملکرد تحقیقات پیمانکاری کاهش یابد ، این نوع کار ممکن است به محققان اجازه دهد شغل انعطاف پذیر و یک زمینه آموزشی درخشان پیدا کنند.

 

ما فکر می کنیم مهم است که این مباحث را از بین ببریم و این سؤال را در نظر بگیریم که چگونه می توانیم هم در هسته هسته ای و هم در حاشیه تنش زا بر چالش ها و ابهامات غلبه کنیم تا از فرصت های بهتری برای محققان قرارداد حمایت کنیم.

 

ارجاع

 

کیمبر ، م. (2003). "هسته" تحمل شده و "حاشیه" تنش زا: کاهش کار دانشگاهی در دانشگاه های استرالیا. مجله سیاست و مدیریت آموزش عالی ، 25 (1) ، 41-50.


مذاکره درباره نقش محقق دانشیار

شارون مک کالوچ (از جمله موارد دیگر) همکار تدریس در دانشگاه حمام ، مدرس تحصیلات تکمیلی در کالج دانشگاه لندن و مدرس دانشیار در دانشگاه لنکستر است. علایق تحقیق او در شیوه های سوادآموزی است ، زیرا هم در دانشجویان و هم برای نویسندگان حرفه ای در آموزش عالی مربوط می شود. وی به رابطه بین خواندن آکادمیک و نوشتن و چگونگی ارتباط آنها با تولید دانش علاقه مند است.

 

کار به عنوان یک محقق در پروژه شخص دیگر ، تعدادی از موضوعات پیرامون امنیت شغلی ، استقلال و هویت تحصیلی را مطرح می کند ، اما در مورد چگونگی مذاکره در مورد این موقعیت علمی نسبتاً نامناسب ، یک مشاوره یا بحث نسبی وجود دارد. با تکمیل یک قرارداد دو ساله به عنوان یک همکار تحقیقاتی در یک پروژه با بودجه ESRC ، این پیشرفت من در مورد آنچه از این تجربه آموخته ام است.

 

باید این را بگویم که دو سالی که روی این پروژه کار کردم ، بهترین موارد زندگی من بودند. من مقدار زیادی یاد گرفتم ، به سفر در سراسر جهان ، دعوت شدم که در رویدادهای بین المللی صحبت کنم و با افراد جالب و آگاه دیدار کنم. با این حال ، عامل اصلی لذت بردن از این تجربه تیمی بود که من با آن کار کردم و خصوصاً PI من (بازپرس اولیه).

 

این تیم شامل PI ، دو همکار بازنشسته نیمه بازنشسته بودند که یک روز در هفته در این پروژه کار می کردند و دو همکار تحقیقاتی (من و همکار من). دو تیم از یک رشته و سه نفر دیگر بودند. در سال اول این پروژه ، ما گروه های خواندن منظم را برگزار کردیم ، که نوبت به انتخاب یک متن و بحث در مورد ارتباط آن با پروژه رسیدیم. این یک روش عالی برای درگیر شدن با زمینه های جدید انضباطی بود ، اما همچنین این امکان را برای ما فراهم می کند که بهتر با یکدیگر آشنا شویم و از لحاظ درک ما از مفاهیم کلیدی در همان صفحه قرار بگیریم.

 

ما همچنین برای اختصاص کار و بحث در مورد پیشرفت ، جلسات دو هفته ای پروژه داشتیم ، اما گذشته از این ، PI ما عمدتا ما را به دستگاه های خودمان واگذار کرد. برخی از محققان در مورد پروژه های افراد دیگر احساس می کنند که با کار "سگ شخصی" گیر افتاده اند ، یا تا حدی احساس می شوند که از استقلال محروم می شوند ، مدیریت می شوند اما این تجربه من نبود. من مسئول سایت های تحقیقاتی خاصی شدم و به من پاداش آزاد داده شد تا مشارکت کنندگان را ترتیب دهم ، مصاحبه ها را ترتیب دهم و داده ها را مدیریت کنم تا زمانی که کارها می خواستم در کجا و چه زمانی می خواهم. بیشتر اوقات ، من به طور مستقل کار می کردم و پیشرفت خود را در صفحه گسترده مشترک (که گمان می کنم هیچ کس نیست ، اما من تا به حال به آن نگاه کرده ام) پیگیری می کردم.

 

من از اعتماد و آزادی به من بسیار سپاسگزارم ، اما من فکر می کنم PI من کارهایی را به این ترتیب انجام داد به همان اندازه که از ضرورت و به هر چیز دیگری برخوردار باشد. او بیش از حد مشغول مدیریت خرد بود. اگرچه من از این رویکرد خشنودانه قدردانی کردم ، اما به راحتی می تواند اشتباه شود. در مورد پروژه های تأمین مالی ، زمان محدود است و یک عضو تیم که وزن خود را کاهش نمی دهد می تواند تأثیر جدی در پروژه بگذارد ، اما هنوز زمان لازم برای طی کردن مراحل معمول برای مدیریت کمبود زمان وجود ندارد. یک همکار که یک پروژه را مدیریت می کند به من گفت که به دلیل تجربه بد قبلی ، او اکنون از محققان خود خواسته است گزارش های هفتگی در مورد آنچه را که انجام می دهند و یک برنامه پیش رو برای هر هفته پیش رو است. من دوست داشتم مانند این کار کنم ، اما می دانم که چرا این اتفاق می افتد.

 

برخی ممکن است نگران باشند که ، به عنوان یک محقق در پروژه شخص دیگر ، آنها قادر به دنبال کردن برنامه تحقیق خودشان نباشند. این البته برای مذاکره آماده است. PI ما در برنامه های سالانه توسعه حرفه ای ما هدف "تبدیل شدن به یک دانشگاه علمی REF" را شامل می شود. همکار و همکار تحقیق من این کار را به روشهای مختلف تفسیر کردیم. او به نوبه خود ارائه داد و در طول پروژه بر روی مونوگرافی خود کار کرد. تمایل داشتم کار پروژه را اولویت بندی کنم و فقط یک مقاله را بر اساس دکترای خود ارسال کردم. وقتی رد شد ، دیگر وقت لازم برای استفاده مجدد از آن را نداشتم ، بنابراین هیچ کاری از خودم در مدت دو سال منتشر نکردم.

 

من و همکرم نیز صلاحیت خود را به عنوان همکاران تحقیق تفسیر کردیم و نه متفاوت. به طور دقیق ، کار ما این بود که تحقیقاتی را برای این پروژه انجام دهیم و نیازی به تدریس یا "خدمت" نداشت. اما با آمدن TEF ، من نمی خواهم بدون تدریس در CV خود فاصله داشته باشم ، بنابراین من تدریس بدون پرداخت ، نظارت از دانشجویان کارشناسی ارشد و بررسی پایان نامه های دکترا را گرفتم. من همچنین دوره ای را که منجر به بورس تحصیلی HEA شد ، انجام دادم. من سمینارهای تحقیقاتی را ترتیب دادم و یک گروه تحقیقاتی را در این بخش تشکیل دادم. در مقابل ، همکار من بر تحقیقات خود و همچنین کار پروژه متمرکز شد و وظایف دیگری را برعهده نگرفت.

 

کدام روش بهترین است؟ خوب ، در پایان این پروژه ، همکار من زیر تسمه خود مونوگرافی داشت و مستقیم به یک سخنرانی دائمی قدم زد. من به سه پست موقت پراکنده در سراسر کشور رفتم. آیا پشیمان هستم؟ نه واقعا. من می توانستم استراتژیک تر باشم ، اما برای من مهم بود که به عنوان یک بازیکن تیم ، به عنوان کسی که سخت کوش و قابل اعتماد است ، دیده شود. مهمتر از همه ، من یک دوره کارآموزی کاملاً خوب را وارد آکادمی کردم. تجربه اعتباربخشی و نظارتی که به دست آوردم احتمالاً هنگام شکار شغلی مفید است ، اگرچه به اندازه لیست طولانی از انتشارات مفید نیست.

 

صحبت از انتشارات ، انتظار ندارید تا زمان اتمام قرارداد دو ساله ، این موارد را در دست داشته باشید. جمع آوری داده های ما بیش از زمان برنامه ریزی شده طول کشید ، و تأخیر در تحلیل و آمادگی ما برای رسیدن به نتیجه گیری. از طرف همه حساب ها ، این هنجار است نه استثنا. اگرچه اکنون این پروژه به پایان رسیده است و چک های پرداختی از ورود آنها متوقف شده است ، نوشتن هنوز هم انجام می شود. اگر انتشارات را می خواهم ، باید آنها را در وقت آزاد خود انجام دهم (با فرض اینکه بین سه کار خودم وقت آزاد دارم). گذشته از مسئله کار برای هیچ چیز ، این پیامدهای از نظر دسترسی به داده ها ، تجهیزات ، نرم افزارها ، پشتیبانی از فناوری اطلاعات ، فضای اداری و درایوهای مشترک دارد. اگر دیگر در یک موسسه اشتغال ندارید ، به طور کلی این دسترسی را از دست می دهید ، حتی اگر به طور گسترده اذعان شود که کار بر روی نتایج تحقیق باید ادامه یابد.

 

من عاشق کار با یک تلاش مشترک با افراد با تجربه تر و داشتن آزادی برای سازماندهی وقت خودم بودم. من کار را فکری تحریک آمیز پیدا کردم و با خوشحالی دوباره این کار را انجام می دهم.


دکترا های حرفه ای - چه چیزی برای آنها خوب است؟

مردم غالباً از من درباره دکترای حرفه ای می پرسند ، در مورد آن چیست و آیا ارزش انجام آن را دارد یا خیر. در اینجا آغاز پاسخ به این سؤال بسیار بزرگ است ...

 

من قبل از هر چیز باید درباره تعصبات خودم در مورد دکترای حرفه ای پاک شوم. فکر می کنم آنها یک چیز خوب هستند. شما ممکن است فکر کرده باشید که من قصد داشتم بگویم که استاد برجسته یک دکترای تحتانی و غیر استاندارد است. اما من اصلاً اینطور فکر نمی کنم اولین کار آکادمیک من این بود که یک دکترای حرفه ای در آموزش طراحی کنم و تعدادی از همکاران حرفه ای سابقم را که دوست دارند این کار را انجام دهند متقاعد کنم.

 

اما برخی از اختلافات اولیه بین دکترا حرفه ای و دکترا از بین می رود. دکترای حرفه ای یک روش ساختار یافته و پشتیبانی شده برای توسعه یک پروژه تحقیقاتی ارائه می دهد - ماژول هایی که کار با ادبیات ، درک روش و روش تحقیق و طراحی یک پروژه تحقیقاتی را پوشش می دهد. اما این نوع پشتیبانی اکنون به طور فزاینده ای در دوره های آموزشی و دکتری های مبتنی بر گروهی است ، جایی که افراد با هم کار می کنند و از حمایت همسالان بهره مند می شوند. دکترای حرفه ای نیز اغلب از انواع پایان نامه ها - پرتفوی ، مجموعه مقالات ، آثار باستانی ، متون چند رسانه ای ، کارهای هنری مبتنی بر - پشتیبانی کرده است ، اما این موارد به طور فزاینده ای قادر به ارائه از طریق دکترا هستند.

 

 

بنابراین با توجه به این همگرایی ها ، در مورد دکترا حرفه ای که خصوصاً منحصر به فرد است چیست؟

 

پاسخ این سؤال مهم به گونه ای نهفته است که دکترای حرفه ای هم به دانش و کارهای حرفه ای کمک می کند و هم به آن کمک می کند. کسانی که دکترای حرفه ای انجام می دهند ، تشویق می شوند که به تمرین و زمینه خاص خود بنگرند و سؤال تحقیق خود را از آن جلب کنند. از آنها انتظار می رود دانش علمی حرفه ای خود را بیان و انتقاد کنند. این تنها منبع دانشی نیست که آنها با آنها کار می کنند ، زیرا آنها همچنین به ادبیات علمی مربوطه ترسیم می کنند.

 

تحقیقاتی که در یک دکترا حرفه ای انجام می شود ، درنظر گرفته شده است که مربوط و مورد علاقه و کاربرد آن برای سایر متخصصان باشد و بنابراین پیشرفت حرفه ای و پایه دانش آن را انجام می دهد. با ایجاد مشکلات حرفه ای ، دانش و تحقیقات آگاهانه خود در گفتگو با دانش علمی ، به دانش علمی نیز کمک می شود. اما ، این می تواند در مقطع دکتری نیز اتفاق بیفتد.

 

و ایده های لغزنده زیادی در آنچه من فقط نوشتم وجود دارد ، مهمترین آنها این نیست که چگونه حرفه ای تعریف کنیم. سؤال اصلی پیرامون دکترا حرفه ای این است که آیا تفکیک دانش علمی و دانش حرفه ای به دو حوزه - شاید همپوشانی اما متفاوت - امکان پذیر نیست. این موقعیت است استدلال - برای مثال نگاه کنید به نظریه پردازی از حالت 1 و 2 دانش. و ممکن است همانطور که من انجام می دهم با یک درجه تمایز موافق باشید. در سطح روزمره تری ، شاید این چندان فریبنده نباشد که درک کنید که اگر در یک مکان خاص ، شغل و مکان کار می کنید ، چیزهای خاصی وجود دارند که شما آنها را به عنوان یک روش زندگی کرده می شناسید که شاید برای افرادی که در جاهای دیگر کار می کنند ، چندان آشکار نیست. . برخی از این چیزها نوعی دانش "هنر و صنعت" هستند - ضمنی ، که بصورت اجباری در نظر گرفته می شوند و به هیچ وجه از اهمیت نظم نمی آیند. در مقاله استاد ، اینها صریحاً در جدول و بخشی از "کار" است.

 

اما اگر تفاوت مشخصی بین این دو جایزه وجود ندارد ، چرا یک دکترا حرفه ای؟ چرا دکترا نیست؟

 

شاید مهمترین تفاوت این دو دکترا در این واقعیت باشد که بیشتر اسناد و مدارک تخصصی به صورت نیمه وقت است و در حدود برنامه ها و نیازهای افرادی که کار می کنند سازماندهی شده است. بنابراین همسالانی که در استادشناسی هستند عموماً همه کار می کنند. آنها احساس جدی بودن در حرفه بودن را دارند. آنها مشترکاً تلاش برای متناسب بودن مطالعه با تحقیق ، تجربه بازگشت به تحصیل پس از مدت ها طولانی ، تمایل به انجام تحقیقاتی را دارند که در یک محیط کاری تأثیر بگذارند. رفاقت و حمایت متقابل می تواند در این شرایط ایجاد شود. حتی اگر تایمرهای جزئی دکترا را نیز انجام دهند ، گروه اولیه اسکریپت حرفه ای ممکن است یک محیط و تجربه حمایتی تر باشد. با توجه به اینکه یک دکترا چقدر می تواند دشوار باشد ، این یک عامل مهم است و حتی ممکن است در تصمیمی درباره اینکه کدام مسیر دکترا را طی می کند ، مهمترین باشد.

 

اما باید تمیز شوم. مشکلی که من با آن و برای دکترای حرفه ای می بینم این است که در واقع پاسخی نهادی موافق به آنها وجود ندارد. به نظر می رسد که در سراسر دانشگاه ها ، اسناد و مدارک دارای قوانین و انتظارات متفاوت است. اینها از طول پایان نامه نهایی تا حدی که انتظار می رود از نامزد نتایج تحقیقات خود نظریه کنند ، متغیر است.

 

و بعضی از افراد آنها را به عنوان دکترا درجه دوم می بینند. بسیاری از دانشگاه ها افرادی را که دارای مدرک استاد هستند ، استخدام نمی کنند و استدلال می کنند که همانطور که منظور از این کار سهم در تمرین حرفه ای است ، همان جایی است که شخص دارای مدرک پروفسور در آن قرار دارد. وظیفه پروفسور prof حمایت از تولید دانش پیشرفته در محیط های حرفه ای است. و برخی از دانشگاهها خوشحال هستند که از مدارک دانشگاهی در زمینه های کاربردی مانند آموزش معلمان استفاده می کنند ، اما پس از آن به دارندگانشان فرصت تحقیق یا فرصت های تبلیغاتی نمی دهند.

 

این تنوع نهادی جدید نیست. اما هنوز هم نیاز به توجه و شاید توجه بیشتر سیاست ها در داخل و بدون دانشگاه باشد - حرفه ها نیز در این سؤال که آیا مدرک دانشگاهی مطابق آن عمل می کند مطابق انتظارات و وعده های خود عمل می کند ، نقش دارند.

 

در ضمن من فکر می کنم که استاد برجسته گزینه خوبی است ، اما شما باید IMHO خود را با دقت انتخاب کنید ، مسیری را انتخاب کنید که مسیری باشد که با ارزش قابل مشاهده باشد.

 

 


نه فقط یک سرباز پا - محقق پروژه شخص دیگری

این هفته پنج پست در زمینه تحقیق در مورد پروژه های افراد دیگر وجود دارد.

 

 

soJeX6up.jpgاولین مورد از دکتر دانیل ساوایر است. دانیل یک دبیرستان در دانشکده انگلیسی آکسفورد است ، جایی که وی در حال ویرایش بخشی از اولین ترجمه انگلیسی کتاب مقدس به عنوان بخشی از پروژه "به سوی یک نسخه جدید از کتاب مقدس ویکلیفیت " بودجه AHRC است. دانیل به تاریخ خواندن ، نقد متنی و روش هایی که می توان از کدگذاری کمی و کیفی به طور مثمر ثمر در کنار هم استفاده کرد علاقه مند است. وی را می توان در توییتر و در وب سایت خود یافت .

 

سلام! من عضو ارشد تیمی هستم که روی پروژه "به سمت یک نسخه جدید از کتاب مقدس Wycliffite" کار می کنم ، مستقر در دانشکده انگلیسی در آکسفورد. ما در حال چاپ نسخه جدید نخستین ترجمه کامل انگلیسی کتاب مقدس هستیم ، اما ، برای اهداف این پست ، مهمترین چیز این است که من محقق شاغل در پروژه تحقیقاتی شخص دیگری هستم ، و علاوه بر این ، نمونه ای از آن هستم. رشته ای که در آن موقعیت نادر است. اگرچه من فکر می کنم این به مرور زمان در حال تغییر است ، اما در انگلیسی نقش های تحقیقاتی چند ساله غیر PI در پروژه های دیگران نسبتاً نادر است: برای ما postdoc استاندارد یک آکادمی واحد با یک پروژه است که ممکن است اندک باشد اما بسیار خود فرد است. ایجاد. بنابراین ، گاهی اوقات هنگام ملاقات با افراد در کنفرانس ها ، احساس عجیب غریب می کنم ، یک رمزنگاری آکادمیک. برخی گزارش ها با دیدن یک پست فرعی غیر PI به زبان انگلیسی ،

 

همانطور که پت در دعوت خود برای پست های مهمان از افرادی مانند من بیان داشت ، اشتغال به کار در پروژه شخص دیگری می تواند مکانی عجیب و غریب باشد که در آن بتوانید خود را درست پس از استقبال رسمی از جامعه تمرین در واقعیت دکترای خود پیدا کنید. این حتی بیشتر است وقتی که این یک هنجار در زمینه شما نیست. بدون تظاهر به دانستن همه پاسخ ها ، من تمام تلاش خود را کردم تا چند نکته برای کسانی که در یک موقعیت مشابه هستند یا کسانی که در حال درخواست برای شغل های مشابه هستند ، فکر کنم.

 

شمردن نعمت های شما مکان خوبی برای شروع است. یا به عبارت دیگر ، من فکر می کنم در کنار برخی مشکلات مزایای بی نظیری برای این نوع کار ECR وجود دارد. پاداش انصراف از ابتکار عمل ، مشارکت در تحقیق در مقیاس است که در غیر این صورت نمی توانم آنرا لمس کنم: خیلی به سرگرمی دوستانم در رشته های STEM ، سه نفر به عنوان یک تیم بزرگ به زبان انگلیسی در نظر گرفته می شوند ، بنابراین این شغل فرصتی برای دیدن کارهای داخلی یک کمک هزینه در مقیاس بزرگ است. در یک ماه گذشته ، من یاد گرفته ام که چگونه نسخه پشتی دیجیتال طراحی شده است ، و چگونه یک رابط پروژه دیجیتال نمونه سازی شده است. در همان ماه ، شغل من نیز مرا به دوبلین فرستاد تا با بعضی از نسخه های منحصر به فرد قرون وسطایی که در آنجا نگهداری می شود مشورت کنم. متونی که من روی آن کار می کنم حدود ششصد سال قدمت دارد اما پروژه تحقیقاتی فصل جدیدی از یک سنت سرمقاله ای است که خود قریب به دویست سال قدمت دارد. من حضور در این کار را در دهه بیست و یکم یک امتیاز کوچک می دانم!

 

کار به عنوان یک postdoc غیر PI بعضی اوقات می تواند یک لایه اضافی از پشتیبانی و پشتیبان تهیه کند ، اگرچه از آنچه می شنوم این دور از جهانی نیست. من خوش شانس بوده ام: همکاران من در کار خود بسیار درخشان هستند ، بسیار دلگرم کننده هستند و مصمم هستند که پست تخصصی آنها باید چیزی از شغل وی خارج کند. اما حتی همکاران کمتر متعهد هنوز هم چیزی بهتر از افتادن در صخره سخت از کار نزدیک با یک سرپرست در دوره دکترا را نشان می دهند.

 

بنابراین فکر می کنم در جستجوی فرصتها و فواید بی نظیری که داریم ، ارزش دارد. با این حال ، اگرچه ممکن است این جنبه های مثبت خیلی خوب باشد ، حتی بهترین کار پژوهشگر "اسلحه استخدام شده" نیز چالش های خود را دارد. چه کار دیگری می خواهید انجام دهید؟

 

در صورت امکان ، خوب است که مسئولیت کامل در مورد برخی از جنبه های خاص پروژه بزرگتر را به عهده بگیریم ، و (حداقل از آنچه که من دیده ام ، حداقل) پیشنهادات اعطایی زیادی در حال حاضر این نقش را برای صریح نامه ها (postdoc) دارند. بنابراین ، به عنوان بخشی از تحقیقات ما ، من در حال نوشتن مقاله ای تک نویسنده در مورد قسمت خاص کتاب مقدس ویکلیفیت هستم که ویرایش کرده ام. من و پی اس من نیز با موفقیت همکاری کرده ایم تا برای تأمین بودجه اضافی که برای یک سال دیگر یک کارمند دیگر به ارمغان بیاورد ، همکاری کنیم و من به عنوان یک بازپرس در این پروژه فرعی حساب می کنم. کار کردن در فضاهایی که می توانید ابتکار عمل بیشتری مانند این داشته باشید باید برای مذاکره با PI شما باشد ، و آنچه ممکن است باید از پروژه به پروژه متفاوت باشد ، اما این چیزی است که ارزش آن را مطرح کرده و بحث می کند.

 

من فکر می کنم داشتن پروژه های جانبی کاملاً قانونی است: حقوق شما ممکن است سهم شیر از وقت شما را بخرد ، اما این هر لحظه بیدارکننده شما را خریداری نمی کند. اگر تحقیقات شما به تجهیزات لازم برای دسترسی به تجهیزات گرانقیمت نیاز ندارد ، می توانید بدون تقلب در کارفرمای خود ، ساعتی را در اینجا یا آنجا کاری کنید که روی آن کار کند - شاید مقالاتی که پس از کار فعلی خود برنامه های تحقیقاتی خود را بطور کامل هجی کنید.

 

همچنین نگه داشتن پیوندها در خارج از پروژه و موضوع آن نیز عاقلانه است. دانشکده انگلیسی در اینجا به دبیرستانها نیاز دارد که به غیر از مدیر خط خود یک مربی رسمی داشته باشند ، اما شما می توانید به طور غیر رسمی به گوشهای خارجی دلسوز نیز مراجعه کنید. علاوه بر این ، در حالی که دانستن افراد سالخورده تر که می توانند مشاوره ارائه دهند ، بسیار جالب است ، من دریافتم که با سایر پست های دبیران مفید هستم. همسالان می توانند یک منبع عالی از نکات عملی باشند (به خصوص اگر شما برای نقش جدید خود مؤسسات را جابجا کرده اید) و اگر مثل من دیگران خود را مانند خودتان در رشته خود نشناسید ، مقایسه یادداشت ها با افراد پروژه های تیم جالب است. در جای دیگر دانشگاه

 

سرانجام ، با توجه به موضوع هویت دانشگاهی ، فکر می کنم ارزش دارد که برخی از دیدگاه ها را حفظ کنیم. کاملاً درست است که بعد از احساس پیروزی یک دکترا به پایان رسید ، می توانید احساس عجیب کنید که خود را به سمت طراحی عالی شخص دیگری سوق دهید. اما ما محققان غیر PI ، متخصص نیستیم. ما دانشمندان دیگر ، با تجربه تر را متقاعد کرده ایم که برای مهارت های خود به ما بپردازند و این فکر می کنم ، یک دستاورد بی معنی یا بی ارزش نیست. به خودم نیز یادآوری می کنم که هیچ تحقیق از خلاء حاصل نمی شود: حتی اصلی ترین و شگفت آور ترین بورس تحصیلی انفرادی از یک وب پیشنهادات همکاران ، مطالبات داوران و سال های گذشته آموزش با دیگران برخاست.

 

من کمتر از یک سال است که در این شغل بوده ام ، بنابراین خودم هنوز هم بسیاری از تکنیک های بقای postdoc را یاد می گیرم. من هم آگاه هستم که در کنار بسیاری از مشاغل خارج از کشور من هنوز نسبتاً پایدار و پرمحتوا است. من همچنین می خواهم از این نظرات بفهمم که چگونه این همه کار در زمینه های دیگری که افراد مانند من رایج تر هستند ، کار می کند!


تزکیه فردیت به عنوان دستیار تحقیق پس از مدرک

این دومین پست در مورد تحقیق در مورد پروژه های افراد دیگر است. Emily St.Denny یک دستیار تحقیقاتی در انستیتوی سیاستگذاری عمومی ولز ، مستقر در دانشگاه کاردیف است ، جایی که او در مورد قدرتها و اهرمهای سیاسی مطالعه می کند که وزیران ولایی می توانند از آنها برای ایجاد و تحقق اهداف سیاسی خود استفاده کنند. وی اخیراً دکترای فرانسه و سیاست های عمومی را در دانشگاه ناتینگهام ترنت به پایان رسانده است. پایان نامه وی به این موضوع پرداخت که چگونه و چرا سیاست فحشا در فرانسه شیوه ای را که از سال 1946 تغییر کرده است تغییر کرده است.

 

نسخه های زیادی از زندگی بعد از دکترا وجود دارد که پزشکان تازه مخلوط شده نیز وجود دارند. برای برخی ، مانند کسانی که دانشگاه را به دنبال فرصت در زمینه های دیگر ترک می کنند ، کار و تحقیق ممکن است با آنچه که هنگام نوشتن پایان نامه خود تجربه کرده اند بسیار متفاوت باشد. برای سایرانی که به دنبال ایجاد شغلی در پژوهش و آموزش عالی هستند ، احتمالاً تضاد تفاوت های ظریف تری خواهد داشت.

 

در بسیاری از موارد ، اولین کار پس از دکتر به عنوان دستیار تحقیق خواهد بود. از یک سو ، این به معنای بکارگیری و احترام بسیاری از مهارتهای یکسانی است که در دوره دکترا ایجاد شده است. از طرف دیگر ، اغلب به معنای قرار دادن این مهارت ها در خدمت پروژه ای است که شما در برنامه ریزی یا شکل گیری در آن شرکت نکرده اید ، و ممکن است ارتباط مستقیمی با موضوع پایان نامه شما نداشته باشد.

 

بنابراین یکی از چالش های مطرح شده مربوط به این مسئله است که چگونه RA-post-doc ، که فقط سال ها در ساخت "صدا" تحقیق خود را صرف کرده اند و فضایی را برای خود در یک زمینه غالبا شلوغ به وجود آورده اند ، می توانند همچنان به عنوان محققان فردی در حین کار رشد کنند. برای حمایت از برنامه تحقیق شخص دیگری.

 

من که چهار سال به عنوان رئیس جمهوری اسلامی کار کرده ام ، چه در طول و چه بعد از دکترای من ، در تلاش بوده ام تا صدای خود را به عنوان یک محقق شغلی اولیه در کل فرایند حفظ و حفظ کنم.

 

دکترای من در فرانسه و سیاست های عمومی بود ، از سال 1946 به بعد به بررسی سیر تحول سیاست های معاصر روسپیگری / کار در رابطه جنسی در فرانسه پرداخت. همزمان با نوشتن پایان نامه ، من همچنین به عنوان دستیار تحقیقاتی در زمینه پروژه های تحقیقاتی متوسط ??تا بزرگ ، مطالعه سیاست گذاری و فرایند سیاست گذاری در کشور انگلستان منتخب کار کردم. اکنون به حداقل قیمت واحد در سیاست الکل در ولز نگاه می کنم.

 

من از کار روی تمام این پروژه ها لذت بردم و همچنان به این کار ادامه می دهم. آنها به من اجازه داده اند که همچنان درک و فهم خود را از تئوری سیاست عمومی - که جایگاه قلب من است ، ادامه دهم. با این وجود ، تمرکز بر جنسیت و مطالعه سیاست فرانسه است ، هر دو هنوز هم به شدت مورد توجه من هستند.

 

روشی که من آن را می بینم ، با علاقه و تخصص متفاوت من ، در این مقطع کار خود ، سه گزینه گسترده برای من در دسترس است. گزینه اول: من تعظیم می کنم و پرده های خود را در مورد برنامه های خودم که دانشمند سیاست جنسیت فرانسه هستم ، ترسیم می کنم و منحصر به مطالعه و اظهار نظر در مورد سیاست های عمومی در انگلستان برای آینده قابل پیش بینی هستم. گزینه دو: من به آرامی سعی می کنم تا حرفه ام را منحصراً به سمت مطالعه سیاست گذاری در فرانسه هدایت کنم. یا گزینه سوم: تصمیم می گیرم کیک خود را بخورم و آن را نیز بخورم ، و در معرض خطر یافتن آن خیلی غنی از معده ، سعی می کنم در هر دو زمینه فضایی را برای خودم حک کنم.

 

به من یک رؤیایی بنام ، اما من در حال حاضر گزینه سه را دنبال می کنم. من عاشق مطالعه سیاست های عمومی ، جنسیت ، فرانسه ، اسکاتلند ، ولز و جانبازی هستم و اگر بدون دعوا به آنها هدیه دهم لعنت می شوم. بنابراین ، چگونه می توانم آن را انجام دهم؟ چرا ، با کمک استراتژی "3 T" من (ثبت اختراع در حال انتظار):

 

1. انتقال : اگر یک مورد وجود دارد که دانشجویان مقطع دکتری برای انجام این کارها تقریباً مجهز به جهانی هستند ، در حال یافتن راه هایی برای استفاده بیشتر از منابع محدود است. ما در استفاده از مهارت ها و دانش خود از طیف های مختلفی بسیار عالی هستیم. هک ، این یکی از اصلی ترین دلایلی است که ما به عنوان RA استخدام می شویم. بنابراین ، در حالی که ممکن است مشغول کار روی پروژه ای باشم که با پایان نامه من بسیار متفاوت است ، می دانم که فرصتهای زیادی برای انتقال آنچه من می آموزم وجود دارد. مهم نیست که من روی چه چیزی کار می کنم ، بسیار مهم است که من ظرفیت خود را برای مشارکت با بورس تحصیلی ، استفاده از روش های مختلف جمع آوری داده ها ، تجزیه و تحلیل و گزارش اطلاعات به روش های مختلف و درگیر کردن با ذینفعان در مورد دلیل این تحقیق مهم بدانم.

 

2. زمان: جین آستین یکبار گفت که "این یک حقیقت جهانی است که اذعان داشته است که یک تحقیق اولیه در زمینه حرفه ای در اختیار داشتن موقعیت RA باید چهار ساعت اضافی در روز باشد ، در صورتی که یک روز اضافی در هفته نباشد." خوب ، او دقیقاً این را نگفت ، اما نکته هنوز هم ادامه دارد. مواقعی وجود خواهد داشت که ارتباط من در مناطق مختلف موردعلاقه حفظ شود ، علاوه بر موارد مرتبط با مقاله شما ، به تلاش های اضافی نیز نیاز دارد. بیشتر کارهایی که من در محل کار انجام می دهم مربوط به توسعه حرفه ای من به عنوان یک تحقیق است ، اما هنوز هم این وظیفه من است که بتوانم جایگاه خود را به عنوان مرجع سیاست فحشا فرانسه در حالی که مشغول سیاست گذاری الکل در ولز هستم ، پرورش دهم. بنابراین من همیشه این ارزش را برای بحث و مذاکره پیدا کرده ام که به من کمک کند تا تحقیقات خودم را توسعه دهم (مثلاً زمان نوشتن پیشنهاد کتاب شما ، شرکت در کنفرانس ها ،

 

3. آموزش:درنهایت ، همیشه به من این فرصت داده شد که در حاشیه پروژه های تحقیقاتی که در آن به آنها کمک کرده ام ، بر اساس منافع خود کار کنم. این امر تا حدی به این دلیل است که من بخت و اقبال زیادی در کار کردن با همکاران ارشد بسیار پشتیبان داشته ام و بخشی از آن به این دلیل که پست های RA به طور فزاینده ای به بازرسان اولیه نیاز دارند تا بتوانند مهارت های تحقیقاتی و حرفه ای خود را توسعه دهند. به عنوان مثال ، امسال من روی یک پژوهشگر جذاب تر متمرکز شده ام - این به معنای بهبود توانایی من در برنامه ریزی و سازماندهی فرصت ها برای افراد مختلف است تا بتوانم آنچه را که من انجام می دهم و چرا مهم است. رئیس من وقت من را برای شرکت در کارگاه های آموزشی اعطا می کند و در نتیجه ، من برنامه ریزی فعالیت های مشغول کاری را انجام می دهم که از پروژه ای که به آن کمک می کنم بهره مند شود ،

 

به طور کلی ، چالش های بسیاری در مورد تبدیل شدن به یک RA-post-doc وجود دارد. برخی با تغییر وضعیت درک شده مرتبط هستند - شما از متخصص موضوع پایان نامه خود به دستیار پروژه شخص دیگری می روید - برخی دیگر شامل از دست رفتن درک شده از استقلال می شوند - شما باید بطور موقت برنامه های تحقیقاتی بزرگ خود را بکشید در حالی که درباره چیز بسیار متفاوتی تحقیق می کنید. با گفتن این ، من پیدا کرده ام که می توانم یک "RA" با "هدف" داشته باشم: شخصی که می خواهد کار روزانه را برای من کار کند ، به اندازه PI. به نظر من نکته اصلی یادگیری است. در نتیجه ، من بسیار علاقه مند خواهم شد که در مورد چگونگی حرکت دیگران در تجربه دستیاری تحقیق پس از دکترا اطلاعات کسب کنم.