سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همکاری با سرپرست شما - آیا ما به یک کد تمرین خوب نیاز داریم؟

بله ، هم اکنون دانشگاهها عملکرد محققان دکترا را با سرپرستان خود می نویسند ، اما توصیه و پشتیبانی آنها برای افراد درگیر از تشویق آنها عقب مانده است.

 

بیشتر دانشگاه ها به پروتکل ونکوور ، که توسط محققان پزشکی تهیه شده است ، ورود می کنند و معیارهای انتشار را مشخص می کند و افرادی را که باید به عنوان نویسنده حساب شوند ، مشخص می کند. ICMJA - کمیته ملی ویراستاران مجله پزشکی - با کمک مجدد این پروتکل را تغییر داده است. ICMJA می گوید که نویسنده یک انتشارات کسی است که

 

کمکهای چشمگیری به مفهوم یا طراحی اثر کرده است. یا کسب ، تجزیه و تحلیل یا تفسیر داده ها برای کار؛ و

در تهیه پیش نویس کار یا تجدید نظر در مورد محتوای مهم معنوی ، نقش داشته است. و

تأیید نهایی نسخه ای که باید منتشر شود ، و

موافقت می کند که در مورد همه جنبه های کار پاسخگو باشد تا اطمینان حاصل شود که سؤالات مربوط به صحت یا صحت هر قسمت از کار به طور مناسب بررسی و حل می شود.

بنابراین هر چهار چیز با هم به عنوان تألیف حساب می شوند ، یک یا دو.

 

به قول ICMJA:

 

همه کسانی که به عنوان نویسنده معرفی شده اند باید برای هر چهار ضوابط برای تألیف مطابقت داشته باشند ، و همه کسانی که این چهار معیار را رعایت می کنند باید به عنوان نویسنده شناخته شوند. 

 

بنابراین در اینجا یک مشکل وجود دارد. اگر نویسنده شخصی است که به هر چهار فعالیت مشخص مشغول بوده است ، محققان دکترا که فقط یکی از آن وظایف را انجام داده اند - شاید درگیری در تولید داده ها و تجزیه و تحلیل آن - طبق دستورالعمل های ICMJA ، در مقاله تصدیق می شوند. ، اما به عنوان نویسنده شمرده نمی شوند. اگر می خواهند نویسنده شوند ، باید در تهیه و تأیید نگارش و دستنوشت دخیل باشند. اما ورود به سه فعالیت دیگر ممکن است خارج از کنترل یک محقق دکتری باشد. دکتریهایی که مشغول تولید و تجزیه و تحلیل داده ها هستند ممکن است فقط به دلیل اینکه سرپرستان آنها دعوت نشده اند ، به عنوان مؤلف شناخته شوندآنها بخشی از نوشتن مقاله شوند. آنها در یک مرحله درگیر شده اند ، اما غیر ارادی ، نه سه مرحله دیگر. و این احتمالاً رابطه قدرت نامتقارن نظارت است که اجازه می دهد این اتفاق بیفتد.

 

ام ...

 

ICMJA همچنین نشان می دهد که:

 

علاوه بر اینکه مسئول قسمتهایی از کارهایی است که او انجام داده است ، یک نویسنده باید بتواند مشخص کند که نویسندگان مسئول چه قسمت های خاصی از کار را بر عهده دارند. علاوه بر این ، نویسندگان باید به یکپارچگی کمک های نویسندگان خود اعتماد داشته باشند.

 

اگرچه این بیانیه مفید است ، اما در واقع تمام موضوعات مربوط به نویسندگی ، به ویژه در همکاری های ناظر - PhhD را برطرف نمی کند. به عنوان مثال ، همانطور که هفته گذشته نوشتم ، آیا یک رابطه نظارت به صورت خودکار به عنوان سهم قابل توجهی برای نویسندگی حساب می شود؟ آیا هدایت تولید داده ها و تجزیه و تحلیل و ارائه بازخورد در مورد متن ، به عنوان تجدید نظر در مقاله ای برای مطالب مهم است؟ مطمئناً به نظر می رسد برخی از سرپرستان چنین تصور می کنند.

 

و دستورالعمل های ICMJA مسئله دیگری را مطرح نمی کند ، یعنی نویسندگان به چه ترتیب آمده اند؟ صرفاً دانستن ماهیت و / یا درصد سهم لزوماً با شخصی که بیشترین کار را انجام می دهد نویسنده نیست. آیا فهرست نویسندگان باید به ترتیب ارشد باشد؟ ترتیب معکوس ارشد؟ الفبایی؟ معکوس الفبایى باشد به طورى که کسى که نام آنها با یک حرف بعد شروع می شود ، بدون هیچ تقصیرى در مورد خود ، همیشه ظاهر نشود؟

 

و آیا واقع بینانه و یا معقول است که نشان می دهد همه نویسندگان در واقع حرف آخر را روی کاغذ می زنند؟ آیا این به معنای آخرین تغییر مسیر است؟ یا آیا به دلایل سبکی و انسجام ، دلیل منطقی برای دادن وظایف ورود به سیستم به یک شخص وجود دارد و اگر چنین است ، این امر به دستور نویسندگی چه می کند ، به ویژه اگر آن شخص (ارشد؟) چیز دیگری انجام نداده باشد؟

 

VITAE توصیه های زیر را به سفارش نویسنده ارائه می دهد:

 

به طور کلی شخصی که بیشتر کارها را انجام داده است ابتدا نویسنده است. در برخی زمینه ها ، برای تأیید سهم مساوی بیش از یک نفر ، نویسندگی مشترک اول رایج است. نویسنده آخر معمولاً رئیس گروه یا شخصی خواهد بود که ایده او این بوده است. معمولاً بیشتر نوشته‌ها عمدتاً توسط نویسندگان اول و آخر انجام می شود. یکی دیگر از نقش های نویسنده پراکنده ، نقش نویسنده مربوطه است که اغلب همان نویسنده آخر است اما می تواند فردی متفاوت باشد (مثلاً در مورد همکاری).

 

سفارش و امضاء مؤلف در تیم های بزرگ تحقیقاتی ، نان و کره است. (بسیاری از حکایات در اینجا ، بسیاری از آنها چندان خوب نیستند.) توصیه معمول به تیم های تحقیق این است که در شروع پروژه ، یک پروتکل مؤلف را تهیه کنند ، تا مطمئن شوید که این کار منصفانه است و تمام مراحل شغلی را به رسمیت می شناسد. این توصیه خوبی است ، و من اغلب خودم آن را داده ام. با این حال ، ممکن است نیاز به تجدید نظر در توافقنامه اولیه تألیف وجود داشته باشد - شرایط تغییر می کنند ، مقالات برنامه ریزی شده نتیجه نمی گیرند ، فرصت های انتشار جدیدی پدید می آید. مانند هر موضوع اخلاقی ، نویسندگی یک مذاکره در جریان است ، نه یک اتفاق یکجانبه. چگونه دکترا در این تیم در کنار همکاران باتجربه تر و مؤسسه قدرتمندتر ، به ترتیب نویسنده و سفارش خود را اعلام می کنند؟

 

و بسیاری از دکترا در تیم های آزمایشگاهی نیستند. آنها یک محقق تنها هستند که با یک یا دو سرپرست یا یک کمیته مشاوره روی پروژه خود کار می کنند. بنابراین چگونه یک مذاکره شخصی درباره نویسندگی اتفاق می افتد؟ این محقق دکتری بسیار مورد لطف استاد راهنما در اینجا و احکام اخلاقی آنها قرار دارد. چه کسی حتی مکالمه انتشار را آغاز می کند؟ و وقتی که؟

 

و اگر رابطه نویسندگی با سرپرست آنها اشتباه پیش رود ، محقق دکتری به چه کسی تبدیل می شود؟ آنها به چه کسی تجدید نظر می کنند؟ به چه دلایلی؟ اگر دانشگاه آنها دستورالعمل صریح و نگارشی در زمینه نگارش و انتشار با سرپرستان نداشته باشد ، پس چگونه می توانند پرونده ای برای عمل نامناسب ایجاد کنند؟ آنها به خوبی نمی توانند از پروتکل های ICMJA یا ونکوور استفاده کنند ، تا حدودی به دلیل شکاف و عدم تخصص آنها. اما به طور عمده آنها نمی توانند زیرا این دستورالعمل ها ممکن است در موسسه خود الزام آور نباشند. محققان دکترا به راهنمایی نوشتن با سرپرست احتیاج دارند که مخصوص مؤسسه یا دانشکده تحصیلات تکمیلی آنها باشد.

 

17757355_10158578474705341_1569247856586804182_n.jpg

عکس: جولیان هانبی

 

 

 

با این حال ... یک سری مذاکرات درهای بسته فردی بین دکترا و سرپرستان ، برابری فرصت و معالجه را برای همه محققان دکترا تضمین نمی کند. برابری به معنای اقدام نهادی است. اما اگر نهادهای خود را می خواهید به انجام کاری، که در آن می توانید آنها را برای مشاوره؟

 

شوراهای تحقیقاتی در انگلستان بطور معمول بودجه تحصیلات دکتری را تأمین می کنند و همکاری با سرپرستان چیزی است که ممکن است برخی از آنها راهنمایی های اداری را ارائه دهد. و VITAE ، شما در چارچوب توسعه محقق خود نشریاتی قرار داده اید ، بنابراین به وضوح فکر می کنید مهم است. با این حال ، من نتوانستم به راحتی در وب سایت شما در زمینه نوشتن با سرپرست خود (برای دکترا) یا نوشتن با پست های خود (برای سرپرستان) به راحتی بنویسم - حتی در بخش اعضاء رمز ورود فقط در بخش اعضاء رمز ورود که در آن توصیه های نویسندگی عمومی است ، به اندازه کافی خاص نیست. وضعیت محقق و سرپرست دکترا.

 

بنابراین چگونه در مورد آن RCUK ، VITAE ... چرا یک بحث جدی در مورد نوشتن با سرپرستان منجر به نوعی اظهارنامه ملی نمی شود که ممکن است بر آنچه مؤسسات فردی بعنوان رهنمودهای اخلاقی تأثیر می گذارد تأثیر بگذارد ...

 

این پست در بخشی از به اشتراک گذاری برخی از اطلاعات در مورد دستورالعمل های موجود است. اما این نیز فراخوانی برای نوعی اقدام است. سرپرستان و دکترا به صورت جداگانه درمورد مسائل مربوط به نویسندگی و در تعداد بیشتر کار می کنند. در مورد اینکه تحت چه شرایطی باید این اتفاق بیفتد بحث برای همه مفید خواهد بود.

 

در حالت ایده آل ، می خواهم نهادهایی را ببینم که یک کد از رویه های خوب را برای نوشتن و انتشار سرپرست ناظر تصویب کنند ، تا اطمینان حاصل شود که هم کیفیت و هم عدالت وجود دارد ، هم در یک همکاری ، کمی جارگون شرکت را قرض بگیریم . و من می خواهم ببینم که نهادهای تحقیقاتی ملی مربوطه کمی بیشتر به این عمل علاقه مند می شوند.